Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . (عمل) کباب کردن
2 . سرزنش شدید
3 . داغ
[اسم]
roasting
/ˈroʊstɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(عمل) کباب کردن
(عمل) تنوری کردن
2
سرزنش شدید
انتقاد شدید
informal
مترادف و متضاد
severe criticism
[صفت]
roasting
/ˈroʊstɪŋ/
قابل مقایسه
3
داغ
بسیار گرم
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
roaster
roasted
roast veal
roast pork
roast lamb
rob
rob peter to pay paul
rob the cradle
robalo
robaxin
کلمات نزدیک
roasted
roast potatoes
roast
roaring
roar with laughter
rob
rob of
rob peter to pay paul
robber
robbery
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان