1 . راه
[اسم]

route

/ruːt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 راه جاده، خط (اتوبوس و ...)

معادل ها در دیکشنری فارسی: خط راه مسیر
مترادف و متضاد course passage path way
  • 1.an escape route
    1. راه فرار
  • 2.Crowds gathered all along the route to watch the race.
    2. افراد [جمعیت] در امتداد جاده جمع شدند تا مسابقه را ببینند.
  • 3.What's the best route to the station?
    3. بهترین راه به ایستگاه کدام است؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان