خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شدیدا
[قید]
severely
/səˈvɪr.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شدیدا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سخت
به شدت
شدیدا
مترادف و متضاد
harshly
seriously
sternly
stiffly
1.severely damaged
1. شدیدا آسیب دیده
2.Their daughter was severely injured in a car accident.
2. دختر آنها در تصادف اتومبیل شدیدا مجروح شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
severe
severance
several
sever
seventy-two
severity
sew
sewage
sewage system
sewer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان