Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . دوختن
[فعل]
to sew
/soʊ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: sewed]
[گذشته: sewed]
[گذشته کامل: sewn]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دوختن
خیاطی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خیاطی کردن
دوختن
مترادف و متضاد
stitch
1.Can you sew?
1. آیا خیاطی کردن بلدی؟
2.She sews her own dresses by hand.
2. او لباسهایش را خودش با دست میدوزد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
seville
sevilla
severo ochoa
severity
severing
sew together
sew up
sewage
sewage disposal
sewage disposal plant
کلمات نزدیک
severity
severely
severe
severance
several
sewage
sewage system
sewer
sewing
sewing machine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان