خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موضع
2 . ژست
[اسم]
stance
/stæns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
موضع
دیدگاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
موضع
مترادف و متضاد
attitude
stand
1.The party is changing its stance on Europe.
1. این حزب دارد موضعش را نسب به اروپا تغییر میدهد.
2
ژست
حالت بدن، طرز ایستادن
مترادف و متضاد
pose
posture
1.Jenny took up a stance with her feet slightly apart, ready to catch the ball.
1. "جنی" با پاهای کمی از هم باز شده، آماده برای گرفتن توپ ژست گرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
stan
stampede
stamp-pad
stamp out
stamp collector
stanch
stand
stand around
stand aside
stand back
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان