خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چنین
2 . خیلی
3 . جور
[تخصیص گر]
such
/sʌtʃ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چنین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اینجور
اینسان
چنان
چنین
1.It's difficult to know how to treat such cases.
1. دانستن آنکه چطور چنین موارد (پزشکی) را درمان کرد، سخت است.
2.There's no such things as ghosts.
2. چنین چیزی به عنوان روح وجود ندارد.
2
خیلی
1.He wears such strange clothes.
1. او لباسهای خیلی عجیبی میپوشد.
2.It was such a nice day that we decided to go to the beach.
2. هوا خیلی [به قدری] خوب بود که ما تصمیم گرفتیم به ساحل برویم.
[ضمیر]
such
/sʌtʃ/
3
جور
طور
1.Our lunch was such that we don't really need an evening meal.
1. ناهار ما جوری بود که ما دیگر واقعا نیازی به شام نداشتیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
succumb
succulent
succoth
succotash
succor
such and such
such as
suchlike
suck
suck up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان