خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مناسب
[صفت]
suitable
/ˈsutəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more suitable]
[حالت عالی: most suitable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مناسب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باب
بسزا
درخور
واجد شرایط
مناسب
مقتضی
مساعد
متناسب
فراخور
مترادف و متضاد
appropriate
fit
proper
inappropriate
unsuitable
1.Each room has books, toys, and games that are suitable to that particular age group.
1. هر اتاق کتاب، اسباب بازی و بازیهایی دارد که مناسب گروه سنی خاصی است.
2.Her dress was not suitable for the occasion.
2. پیراهن او برای مراسم مناسب نبود.
3.The film is not suitable for children.
3. این فیلم مناسب کودکان نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
suitability
suit yourself.
suit
suicide note
suicide bombing
suitably
suitcase
suite
suited
suitor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان