خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مخابرات
[اسم]
telecommunications
/tˌɛlɪkəmjˌuːnɪkˈeɪʃənz/
قابل شمارش
1
مخابرات
ارتباطات از دور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارتباطات راه دور
مخابرات
مترادف و متضاد
telecoms
1.the telecommunications company
1. شرکت مخابرات
تصاویر
کلمات نزدیک
tel
tehran's population is estimated to be 13 million.
tehran is situated in the center of iran quite close to the caspian sea.
tehran
teflon
telecommuter
teleconference
telefilm
telegram
telegraph
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان