خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رشته افکار
[اسم]
train of thought
/treɪn ʌv θɔt/
قابل شمارش
1
رشته افکار
1.The phone ringing interrupted my train of thought.
1. زنگ خوردن تلفن رشته افکار من را پاره کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
train driver
train
trailing
trailer truck
trailer park
train station
train stop
trainable
trained
trainee
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان