خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تغییر شکل
[اسم]
transformation
/ˌtrænsfərˈmeɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تغییر شکل
دگرگونی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استحاله
تبدیل
تحول
تغییر
دگرگونی
1.The city's transformation has been amazing.
1. دگرگونی شهر جالب توجه بوده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
transform somthing into something
transform
transfixed
transfix
transferable
transformer
transfusion
transgenic
transgress
transgression
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان