خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوبرابر
[قید]
twice
/twɑɪs/
غیرقابل مقایسه
1
دوبرابر
دوبار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دوبرابر
دوبار
مترادف و متضاد
on two occasions
two times
1.He's twice her size.
1. هیکل او دو برابر اوست.
2.I've already asked him twice.
2. من دوبار از او پرسیدهام.
تصاویر
کلمات نزدیک
twenty/twenty vision
twenty-two
twenty-twenty vision
twenty-three skidoo
twenty-three
twiddle
twiddle one's thumbs
twig
twilight
twilit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان