Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . به صورت عمودی
[قید]
vertically
/ˈvɜːrtɪkli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به صورت عمودی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سیخکی
1.The cliffs rose up vertically out of the water.
1. صخرهها به صورت عمودی از آب دریا بیرون زده بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
verticality
vertical union
vertical tail
vertical surface
vertical stabilizer
vertically challenged
verticalness
verticil
verticillate
verticillated
کلمات نزدیک
vertical blinds
vertical
vertebrate
vertebral column
vertebra
vertigo
verve
very
very little
very much
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان