1 . سخت تلاش کردن
[فعل]

to work at

/wɜrk æt/
فعل گذرا
[گذشته: worked at] [گذشته: worked at] [گذشته کامل: worked at]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سخت تلاش کردن

  • 1.Learning to play the piano isn't easy. You have to work at it.
    1. یاد گرفتن نواختن پیانو آسان نیست. باید سخت تلاش کنی.
  • 2.You need to work at improving your writing.
    2. شما باید برای بهتر کردن نوشته‌های خود سخت تلاش کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان