1 . نگران 2 . علاقمند
[صفت]

concerned

/kənˈsɜrnd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more concerned] [حالت عالی: most concerned]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نگران

معادل ها در دیکشنری فارسی: اندیشناک نگران
مترادف و متضاد worried unconcerned
  • 1.Aren't you concerned she might tell someone?
    1. آیا نگران نیستی که او (ممکن است) به کسی بگوید؟
  • 2.I'm a bit concerned for your health.
    2. من کمی نگران سلامتی تو هستم.

2 علاقمند درگیر

مترادف و متضاد interested
  • 1.Many politicians are more concerned with power than with the good of the people.
    1. بسیاری از سیاستمدارها درگیر قدرت هستند تا رفاه حال مردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان