[صفت]

terrifying

/ˈtɛrəˌfaɪɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more terrifying] [حالت عالی: most terrifying]

1 وحشتناک ترسناک، هراس‌آور

معادل ها در دیکشنری فارسی: ترسناک هایل سهمگین مدهش مخوف
  • 1.It was a terrifying experience.
    1. آن تجربه‌ای وحشتناک بود.
  • 2.To be in a violent storm is a terrifying experience.
    2. در طوفانی شدید بودن تجربه‌ای وحشتناک است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان