1 . نظریه‌پردازی کردن
[فعل]

to theorize

/ˈθiːəraɪz/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: theorized] [گذشته: theorized] [گذشته کامل: theorized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نظریه‌پردازی کردن استدلال نظری کردن

مترادف و متضاد hypothesize
  • 1.Researchers theorize that there was once a common language for all humanity.
    1. محققین نظریه‌پردازی کردند که زمانی یک زبان مشترک برای تمام بشر وجود داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان