مترادف و متضاد
approximately
roughly
exactly
precisely
1."What time are you leaving work today?" "About five."
1.
"امروز چه ساعتی کار را ترک می کنی؟" "حدود پنج."
2.I'm just about ready.
2.
من دیگر تقریبا حاضرم.
3.It happened about two months ago.
3.
این حدود دوماه پیش اتفاق افتاد.
کاربرد واژه about
واژه about در این کاربرد معنایی نزدیک به "حدود" یا "تقریبا" در فارسی دارد. از about برای نشان دادن تقریبی بودن یک مقدار استفاده می شود، مثلا:
"about two months" (حدود دوماه) و "about five" (حدود پنج)