Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صدای بیپ (که برای سانسور حرفی در رسانه به کار میرود)
2 . به پیجر کسی تماس گرفتن
3 . صدای بیپ دادن
4 . با صدای بیپ سانسور کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
bleep
/blip/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صدای بیپ (که برای سانسور حرفی در رسانه به کار میرود)
صدای دستگاه پیجر
[فعل]
to bleep
/blip/
فعل گذرا
[گذشته: bleeped]
[گذشته: bleeped]
[گذشته کامل: bleeped]
صرف فعل
2
به پیجر کسی تماس گرفتن
مترادف و متضاد
beep
1.Please bleep the doctor on duty immediately.
1. لطفاً بلافاصله به پیجر پزشک کشیک تماس بگیرید.
3
صدای بیپ دادن
صدای کوتاه الکترونیکی تولید کردن
1.The timer on the cooker started to bleep.
1. تایمر فر شروع به صدا دادن کرد.
4
با صدای بیپ سانسور کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bleeding
bleed
blech
bleb
bleat
blemish
blend
blend in
blender
blending scissors
کلمات نزدیک
bleeding heart
bleeding
bleed
bleb
bleat
bleeper
blemish
blench
blend
blended
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان