[اسم]

contempt

/kənˈtɛmpt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تحقیر خفت، حقارت

معادل ها در دیکشنری فارسی: تحقیر خواری نفرت
  • 1.She looked at him with contempt.
    1. او با تحقیر به او نگاه کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان