Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خسته و کوفته بودن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
dead on one's feet
/dɛd ɑn wʌnz fit/
1
خسته و کوفته بودن
1.He can't play soccer very well anymore. He's dead on his feet.
1. او دیگر نمی تواند فوتبال بازی کند. او خسته و کوفته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
dead heat
dead end
dead beat
dead
deactivate
dead serious
dead set against something
dead wood
dead-end
dead-end job
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان