Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دکترا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
doctorate
/ˈdɑːktərət/
قابل شمارش
1
دکترا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دکترا
دکتری
مدرک دکتری
1.She's studying for her doctorate.
1. او دارد برای دکترا درس می خواند.
تصاویر
کلمات نزدیک
doctoral advisor
doctoral
doctor's surgery
doctor's appointment
doctor of philosophy
doctrinaire
doctrine
docudrama
document
documentary
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان