[حرف اضافه]

during

/ˈdʊr.ɪŋ/

1 در طول طی

معادل ها در دیکشنری فارسی: در این اثنا در حین طی ظرف
مترادف و متضاد through throughout
during + a period of time
در طول یک بازه زمانی
  • 1. There were huge advances in aviation technology during World War II.
    1. پیشرفت‌های زیادی در فناوری پرواز طی جنگ جهانی دوم وجود داشت.
  • 2. They work during the night and sleep during the day.
    2. آنها در طول شب کار می‌کردند و در طول روز می‌خوابیدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان