Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به جز
2 . مستثنی کردن
3 . به جز اینکه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[حرف اضافه]
except
/ɪkˈsept/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به جز
به غیر از
معادل ها در دیکشنری فارسی:
به استثنای
الا
بجز
جز
به جز
مگر
مترادف و متضاد
apart from
besides
excluding
other than
including
1.It's cool and quiet everywhere except in the kitchen.
1. همه جا خنک و ساکت است به جز آشپزخانه.
2.The museum is open daily except Mondays.
2. موزه همهروزه باز است به غیر از دوشنبهها.
except for something/somebody
به جز چیزی/کسی
Everyone was there except for Sally.
همه آنجا بودند به جز "سالی".
[فعل]
to except
/ɪkˈsept/
فعل گذرا
[گذشته: excepted]
[گذشته: excepted]
[گذشته کامل: excepted]
صرف فعل
2
مستثنی کردن
استثنا کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استثنا کردن
مستثنا کردن
formal
to except somebody/something
به استثنای کسی/چیزی
The sanctions ban the sale of any products excepting medical supplies and food.
تحریمها فروش هر نوع محصولی را قدغن کردند به استثنای لوازم پزشکی و غذا.
to be excepted from something
از چیزی مستثنی بودن
Children under five are excepted from the survey.
بچههای زیر پنج سال از نظرسنجی مستثنی هستند.
[حرف ربط]
except
/ɪkˈsept/
3
به جز اینکه
فقط این که
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مگر اینکه
except that…
به جز اینکه ...
1. I didn't tell him anything except that I needed the money.
1. من به او هیچی نگفتم به جز اینکه به پول نیاز دارم.
2. Our dresses were the same except (that) mine was red.
2. پیراهنهای ما یکسان بودند فقط اینکه مال من قرمز بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
excellent
excellency
excellence
excel
exceedingly
exception
exceptional
exceptionally
excerpt
excess
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان