Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پوست انداختن (جانورشناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to exuviate
/ɛɡzjˈuːvɪˌeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: exuviated]
[گذشته: exuviated]
[گذشته کامل: exuviated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پوست انداختن (جانورشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پوست انداختن
تصاویر
کلمات نزدیک
exultation
exultant
exult
exude
exuberant
eye
eye candy
eye contact
eye drops
eye level
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان