Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (از خود) بروز دادن
2 . تراویدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to exude
/ɪɡˈzuːd/
فعل گذرا
[گذشته: exuded]
[گذشته: exuded]
[گذشته کامل: exuded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(از خود) بروز دادن
از خود نشان دادن
1.She exuded confidence.
1. او اعتمادبهنفس (از خود) بروز داد.
2
تراویدن
تراوش کردن
1.The plant exudes a sticky fluid.
1. (این) گیاه یک مایع چسبناک تراوش میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
exuberant
exuberance
extrovert
extrinsic
extricate
exult
exultant
exultation
exuviate
eye
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان