[اسم]

foreword

/ˈfɔːrwɜːrd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پيش‌ گفتار مقدمه، پيش‌درآمد

معادل ها در دیکشنری فارسی: درآمد دیباچه
  • 1.He was asked if he would consider writing a foreword for her book.
    1. از او خواسته شد که قبول می کند برای کتاب او پیش گفتار بنویسد یا نه.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان