[اسم]

forfeit

/ˈfɔːrfət/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جریمه غرامت، تاوان

[فعل]

to forfeit

/ˈfɔːrfət/
فعل گذرا
[گذشته: forfeited] [گذشته: forfeited] [گذشته کامل: forfeited]

2 واگذار کردن دست کشیدن از

  • 1.Usually you must forfeit your native country's citizenship to become a citizen of another country.
    1. معمولا شما باید شهروندی کشور مادری خود دست بکشید تا شهروند کشور دیگری شوید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان