Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جریمه
2 . واگذار کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
forfeit
/ˈfɔːrfət/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جریمه
غرامت، تاوان
[فعل]
to forfeit
/ˈfɔːrfət/
فعل گذرا
[گذشته: forfeited]
[گذشته: forfeited]
[گذشته کامل: forfeited]
صرف فعل
2
واگذار کردن
دست کشیدن از
1.Usually you must forfeit your native country's citizenship to become a citizen of another country.
1. معمولا شما باید شهروندی کشور مادری خود دست بکشید تا شهروند کشور دیگری شوید.
تصاویر
کلمات نزدیک
foreword
forewoman
forewarned
forewarn
forever
forge
forged
forger
forgery
forget
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان