Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بیتاب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
fretful
/ˈfretfl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more fretful]
[حالت عالی: most fretful]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیتاب
بیقرار، بدخلق، نقنقو
مترادف و متضاد
irritable
restless
worrisome
1.Babies soon become fretful when they are tired or hungry.
1. نوزادان وقتی خسته یا گرسنه هستند، خیلی زود بیقرار میشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
fret
freshwater
freshness
freshman
freshly
fretwork
freud
freudian
freudian slip
freudism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان