Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نیمرو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
fried egg
/fɹˈaɪd ˈɛɡ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نیمرو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نیمرو
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
fried
friday
friction
fri
fretsaw
fried pie
fried rice
friend
friend at court
friendless
کلمات نزدیک
fried
fridge-freezer
fridge
friday
frida
fried onion
friend
friendliness
friendly
friendly fire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان