[اسم]

intensive care unit

/ɪntˈɛnsɪv kˈɛɹ jˈuːnɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بخش مراقبت‌های ویژه

معادل ها در دیکشنری فارسی: آی‌سی‌یو
  • 1.She’s still critically ill in intensive care.
    1. او همچنان به‌شدت بیمار و در بخش مراقبت‌های ویژه است.
  • 2.The baby was in intensive care for 48 hours.
    2. نوزاد 48 ساعت در بخش مراقبت‌های ویژه بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان