مترادف و متضاد
appreciate
be fond of
enjoy
love
dislike
hate
to like somebody/something
چیزی/کسی (را) دوست داشتن
1.
Do you like fish?
1.
آیا ماهی دوست داری؟
2.
I like your new haircut.
2.
من مدل موی جدید تو را دوست دارم.
to like to do something
انجام کاری را دوست داشتن
He likes to spend his evenings in front of the television.
او دوست دارد عصرهایش را جلوی تلویزیون بگذراند.
to like doing something
انجام کاری را دوست داشتن
1.
I don't like upsetting people.
1.
من ناراحت کردن مردم را دوست ندارم.
2.
She's never liked swimming.
2.
او هیچوقت شنا دوست نداشته است.
to like somebody/something doing something
از انجام کاری توسط کسی/چیزی خوش آمدن
I didn't like him taking all the credit.
من خوشم نیامد او تمام تمجیدها را از آن خود کند.
to like it when…
خوشم میآید وقتی...
I like it when it rains.
خوشم میآید وقتی باران میبارد.
to like something + adj
چیزی را به نوع خاصی دوست داشتن
I like my coffee strong.
من قهوهام را غلیظ دوست دارم.
کاربرد فعل like به معنای دوست داشتن و خوش آمدن
فعل like میتواند به مفاهیمی چون خوشایند دانستن چیزی یا علاقه به کسی، از کیفیت خوب برخوردار بودن چیزی، جذابیت داشتن کسی و در نهایت لذت بردن از چیزی و آن را به چیزهای دیگر ترجیح دادن، اشاره کند. مثال:
"?Do you like fish" (آیا ماهی دوست داری؟)
".I like your new haircut" (مدل موی جدیدت را دوست دارم.)
2
خواستن
تمایل داشتن، میل داشتن
مترادف و متضاد
want
wish
to like doing something
خواستن کاری را انجام دادن
He doesn't like asking his parents for help.
او نمیخواهد از پدر و مادرش درخواست کمک کند.
would like something
چیزی میل داشتن
Would you like a drink?
نوشیدنی میل دارید؟
would like to do something
مایل به انجام کاری بودن
1.
I'd like to think it over.
1.
مایل هستم درباره آن فکر کنم.
2.
Would you like to come with us?
2.
مایل هستی همراه ما بیایی؟
to like somebody/something to do something
از کسی/چیزی خواستن کاری را انجام دادن
We'd like you to come and visit us.
ما از شما میخواهیم برای دیدن ما تشریف بیاورید.
what/whatever/whenever/wherever somebody like
آنچه/هرچه/هر وقت/هرکجا و... کسی بخواهد
1.
Do what you like, I don’t care!
1.
هر کاری میخواهی انجام بده، برای من مهم نیست!
2.
We can go whenever you like.
2.
هر وقت بخواهی میتوانیم برویم.
to like to do something
خواستن کاری را انجام دادن
I didn't like to disturb you.
من نمیخواستم مزاحمت شوم.
3
لایک کردن (فضای مجازی)
to like something
چیزی را لایک کردن
1.
By the next morning, over twenty of my friends had liked my new profile picture.
1.
تا صبح (روز) بعد، بیش از بیست نفر از دوستانم عکس جدید پروفایلم را لایک کرده بودند.
برای اشاره به شباهت چیزی یا کسی به چیزی یا کسی دیگر از حرف اضافه "like" استفاده میشود. مثال:
".I have a sweater just like that" (من گرمکنی درست مانند آن دارم.)
".She looks like her father" (او شبیه به پدرش است.)