[عبارت]

make a complaint

/meɪk ə kəmˈpleɪnt/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شکایت کردن شکایت‌نامه تنظیم کردن

  • 1.I'd like to make a complaint about the noise.
    1. من می‌خواهم بابت این سر و صدا شکایت‌نامه تنظیم کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان