Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پزشکی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
medical
/ˈmed.ɪ.kəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more medical]
[حالت عالی: most medical]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پزشکی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
طبی
medical advances/care/research/profession
پیشرفتها/مراقبت/تحقیقات/حرفه پزشکی
medical condition/history/records
شرایط/پیشینه/سابقه پزشکی
medical student/school
دانشجو/دانشگاه پزشکی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
medicago sativa
mediate
medallion
medal
mechanically
medical dressing
medical history
medical practitioner
medical record
medicament
کلمات نزدیک
medicaid
medic
mediator
mediation
mediate
medical emergency
medical examiner
medical profession
medical school
medical sciences
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان