Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زمین بازی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
playing field
/ˈpleɪɪŋ fiːld/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زمین بازی
1.the school playing fields
1. زمین های بازی مدرسه
2.The school's playing fields offer facilities for tennis, football, hockey and athletics.
2. تسهیلات زمین های بازی مدرسه عبارتند از زمین تنیس، فوتبال و هاکی و کشتی.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
playing card
playing area
playing
playhouse
playground slide
playing period
playlet
playlist
playmaker
playmate
کلمات نزدیک
playing computer games
playing card
playhouse
playgroup
playground
playing football
playing tennis
playlist
playmate
playoff
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان