Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بازدارنده
2 . گزاف
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
prohibitive
/proʊˈhɪbətɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more prohibitive]
[حالت عالی: most prohibitive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بازدارنده
منعکننده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بازدارنده
مترادف و متضاد
forbidding
preventing
restrictive
prohibitive legislation and regulations
قوانین و مقررات بازدارنده
2
گزاف
گران، بیشتر از قدرت خرید مردم
مترادف و متضاد
excessive
exorbitant
1.The cost of land in Tokyo is prohibitive.
1. قیمت زمین در توکیو بیشتر از قدرت خرید مردم است.
2.The cost of this clothes is likely to be prohibitive.
2. قیمت این لباس احتمالاً گران خواهد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
prohibit
progressively
progress
programmer
programme
prohibitively
prohibitory
project
projectile
projection
کلمات نزدیک
prohibition
prohibited
prohibit
progressivism
progressively
project
projected
projectile
projection
projectionist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان