[فعل]

to recant

/rɪˈkænt/
فعل گذرا
[گذشته: recanted] [گذشته: recanted] [گذشته کامل: recanted]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گفته خود را تکذیب کردن حرف خود را رسما پس گرفتن

مترادف و متضاد withdraw
  • 1.When the clergyman refused to recant, his superiors were very nettled.
    1. وقتی کشیش نپذیرفت که حرف های خود را رسما تکذیب کند، مقامات ارشد خیلی ناراحت شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان