Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پس فرستادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to send back
/sɛnd bæk/
فعل گذرا
[گذشته: sent back]
[گذشته: sent back]
[گذشته کامل: sent back]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پس فرستادن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بازگرداندن
برگرداندن
پس فرستادن
مترادف و متضاد
give back
return
to send something back
چیزی را پس فرستادن
1. I had to send the shirt back because it didn't fit me.
1. مجبور شدم پیراهن را پس بفرستم، زیرا اندازه من نبود.
2. The laptop was faulty so I sent it back to the manufacturers.
2. لپتاپ مشکلدار بود، برای همین آن را به تولیدکنندگان پس فرستادم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
send away
send
senator
semolina
semitone
send for
send in
send off
send out
send packing
کلمات نزدیک
send away for
send an e-mail
send
senator
senate
send chills down one's spine
send flying
send for
send in
send off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان