Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . غیرممکن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
unthinkable
/ʌnˈθɪŋkəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unthinkable]
[حالت عالی: most unthinkable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غیرممکن
غیرقابل تصور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
محال
1.Thirty years ago a no-smoking restaurant would have been unthinkable.
1. سی سال پیش (وجود) یک رستوران سیگار-ممنوع غیرممکن بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
unthankful
untested
untenable
untapped
untangle
untidy
untie
until
until further notice
untimely
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان