خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خوشبرخورد
2 . قابلدسترسی
[صفت]
approachable
/əˈproʊʧəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more approachable]
[حالت عالی: most approachable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خوشبرخورد
خوشرو، گرم و صمیمی
مترادف و متضاد
friendly
unapproachable
1.The boss is very approachable.
1. رئیس خیلی خوشبرخورد است.
2
قابلدسترسی
1.The summit was approachable only from the south.
1. قله کوه تنها از سمت جنوب قابلدسترسی بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
approach road
approach
apprise
apprenticeship
apprentice
approaching
approbation
approbatory
appropriate
appropriately
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان