Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . درخور
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
appropriately
/əˈproʊ.priː.ət.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
درخور
به طور مناسب
1.She didn't think we were appropriately dressed for a wedding.
1. او فکر نمیکرد که ما درخور یک عروسی لباس پوشیده باشیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
appropriate
approbatory
approbation
approaching
approachable
appropriateness
appropriation
appropriative
approval
approve
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان