خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موافقت
[اسم]
approbation
/ˌæprəˈbeɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
موافقت
ستایش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استصواب
مترادف و متضاد
approval
praise
criticism
1.a term of approbation
1. شرط موافقت
2.The Congressional Medal of Honor is the highest approbation an American soldier can receive.
2. مدال افتخار کنگره، عالی ترین ستایشی است که یک سرباز امریکایی می تواند دریافت کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
approaching
approachable
approach road
approach
apprise
approbatory
appropriate
appropriately
appropriateness
appropriation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان