خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صدای بیپ (که برای سانسور حرفی در رسانه به کار میرود)
2 . به پیجر کسی تماس گرفتن
3 . صدای بیپ دادن
4 . با صدای بیپ سانسور کردن
[اسم]
bleep
/blip/
قابل شمارش
1
صدای بیپ (که برای سانسور حرفی در رسانه به کار میرود)
صدای دستگاه پیجر
[فعل]
to bleep
/blip/
فعل گذرا
[گذشته: bleeped]
[گذشته: bleeped]
[گذشته کامل: bleeped]
صرف فعل
2
به پیجر کسی تماس گرفتن
مترادف و متضاد
beep
1.Please bleep the doctor on duty immediately.
1. لطفاً بلافاصله به پیجر پزشک کشیک تماس بگیرید.
3
صدای بیپ دادن
صدای کوتاه الکترونیکی تولید کردن
1.The timer on the cooker started to bleep.
1. تایمر فر شروع به صدا دادن کرد.
4
با صدای بیپ سانسور کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
bleeding heart
bleeding
bleed
bleb
bleat
bleeper
blemish
blench
blend
blended
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان