خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحقیر
[اسم]
contempt
/kənˈtɛmpt/
غیرقابل شمارش
1
تحقیر
خفت، حقارت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تحقیر
خواری
نفرت
1.She looked at him with contempt.
1. او با تحقیر به او نگاه کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
contemporary music
contemporary
contemporaneous
contemplative
contemplation
contempt of court
contemptible
contemptuous
contend
contender
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان