خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رمزگشایی کردن
[فعل]
to decipher
/dɪˈsaɪfər/
فعل گذرا
[گذشته: deciphered]
[گذشته: deciphered]
[گذشته کامل: deciphered]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
رمزگشایی کردن
سردرآوردن، خواندن (متن کهن یا ناخوانا)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رمزگشایی کردن
مترادف و متضاد
decode
1.to decipher a code
1. از کد رمزگشایی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
decimeter
decimation
decimate
decimal point
decimal number
decision
decision-making
decisive
decisive battle
decisively
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان