خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به طور فشرده
[قید]
densely
/ˈdent.sli/
غیرقابل مقایسه
1
به طور فشرده
متراکم، بسیار
1.they are densely combined.
1. آنها به طور فشردهای آمیخته شدهاند.
2.We waited in a densely packed room.
2. ما در اتاقی بسیار شلوغ منتظر ماندیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
dense forest
dense
denounce
denouement
denote
densitometer
density
dent
dental
dental floss
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان