خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شارسنج (فیزیک)
[اسم]
fluxmeter
/flˈʌksmiːɾɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شارسنج (فیزیک)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شارسنج
تصاویر
کلمات نزدیک
flux
flutter
flutist
flute
flustered
fly
fly back
fly ball
fly by the seat of one's pants
fly fishing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان