خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیتاب
[صفت]
fretful
/ˈfretfl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more fretful]
[حالت عالی: most fretful]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیتاب
بیقرار، بدخلق، نقنقو
مترادف و متضاد
irritable
restless
worrisome
1.Babies soon become fretful when they are tired or hungry.
1. نوزادان وقتی خسته یا گرسنه هستند، خیلی زود بیقرار میشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
fret
freshwater
freshness
freshman
freshly
fretwork
freud
freudian
freudian slip
freudism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان