خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رفاقت
[اسم]
friendship
/ˈfrend.ʃɪp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رفاقت
دوستی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
الفت
دوستی
رفاقت
همصحبتی
مودت
مترادف و متضاد
amity
attachment
companionship
intimacy
enmity
1.I never want to see you again, our friendship is over.
1. دیگر [هرگز] نمیخواهم ببینمت، رفاقت ما تمام است.
2.Remember, friendships are a two-way street.
2. یادت باشد، رفاقت جاده دوطرفه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
friendly fire
friendly
friendliness
friend
fried onion
fries
frieze
frigate
frigate bird
fright
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان