خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ورز دادن
[فعل]
to knead
/nid/
فعل گذرا
[گذشته: kneaded]
[گذشته: kneaded]
[گذشته کامل: kneaded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ورز دادن
خمیر کردن، مالیدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ورز دادن
خمیر کردن
1.Add the water and knead the mixture well.
1. آب را اضافه کن و آن مخلوط را به خوبی ورز بده.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
knapsack
knackered
kiwi fruit
kiwi
kitty-cat
knee
knee-hi
knee-high
knee breeches
knee joint
کلمات نزدیک
knave
knapsack
knackered
knack
km
knee
knee brace
knee-deep
knee-high
knee-jerk
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان