خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرتره
2 . شباهت
[اسم]
likeness
/ˈlaɪknəs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرتره
1.As a painter, he had the ability to produce a likeness in a single one-hour sitting.
1. به عنوان یک نقاش، او توانایی این را داشت که در عرض یک ساعت پرتره بکشد.
2
شباهت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تطابق
شباهت
مشابهت
مترادف و متضاد
resemblance
similarity
1.There’s a strong likeness between Dan and his brother.
1. شباهت زیادی بین «دن» و برادرش وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
liken
likely
liked
like the devil
like hell
lilac
lilac-pink
lilium
lilliputian
lily
کلمات نزدیک
liken
likely outcome
likely
likelihood
likeable
likewise
liking
lilac
lilian
lillian
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان